تاریخ انتشار: ۱۴:۲۹ - ۱۷ آذر ۱۴۰۴
در رویداد۲۴ بخوانید:

جنجال «رقص آذربایجانی» کارزار آنلاین جواب داد | صدای بی‌قدرت‌ها یا قدرت بی‌صدا؟

کارزار درخواست عزل مدیرکل صداوسیمای آذربایجان شرقی پس از اظهارات جنجالی درباره «رقص آذربایجانی» با هزاران امضا به ترند شبکه‌های اجتماعی تبدیل و موفق شد؛ نمونه‌ای تازه از قدرت کارزار‌های آنلاین در مواجهه با سیاست‌گذاری فرهنگی و شکاف میان رسانه رسمی و افکار عمومی.

کارزار

رویداد۲۴| کارزار درخواست استعفا یا عزل مدیرکل صداوسیمای مرکز آذربایجان شرقی، به یک نمونه تازه از اعتراضات مدنی دیجیتال است؛ کارزاری که در پی اظهارات اکبر رضایی، مدیر شبکه سهند، درباره «رقص آذربایجانی» شکل گرفت و نشان داد که هم‌صدایی مردم و فشار افکارعمومی می‌تواند برنده هر کارزاری باشد.

ماجرا از کجا شروع شد؟

جرقه این کارزار زمانی زده شد که اکبر رضایی، مدیرکل صداوسیمای استان آذربایجان شرقی، در اظهاراتی جنجالی، «رقص آذربایجانی» را امری غیرمرتبط با فرهنگ آذربایجان توصیف کرد. این سخنان، نه‌تنها در شبکه‌های اجتماعی، بلکه در میان فعالان فرهنگی، هنرمندان محلی و حتی بخشی از بدنه دانشگاهی واکنش‌های تندی را در پی داشت.

به‌دنبال این اظهارات، پلتفرم «کارزار» میزبان یک کمپین آنلاین با عنوان «درخواست استعفا یا عزل مدیرکل صدا و سیمای آذربایجان شرقی» شد؛ کارزاری که به‌سرعت مورد توجه کاربران قرار گرفت و در مدت کوتاهی، هزاران امضا پای آن نشست.

اهمیت ماجرا؛ فقط یک رقص نیست

در نگاه اول، موضوع شاید به‌ظاهر یک اختلاف‌نظر فرهنگی به نظر برسد، اما در سطحی عمیق‌تر، مسئله به «حق تعریف هویت» بازمی‌گردد. رقص آذربایجانی، برای بسیاری از مردم این منطقه نه یک رفتار نمایشی، بلکه بخشی از حافظه تاریخی و زیست فرهنگی است. وقتی یک مقام رسمی، این عنصر را از دایره «فرهنگ اصیل» کنار می‌گذارد، عملاً یک بخش از هویت جمعی را به رسمیت نمی‌شناسد.

در چنین فضایی، کارزار‌های دیجیتال به ابزاری برای بازپس‌گیری روایت تبدیل شده‌اند؛ جایی که مردم می‌گویند: «فرهنگ ما را شما تعریف نمی‌کنید.»

کارزارها؛ اعتراض بی‌هزینه یا اعتراض بی‌اثر؟

پلتفرم‌هایی مانند Karzar.net در سال‌های اخیر به جایگزینی برای تجمعات خیابانی تبدیل شده‌اند؛ نه به این دلیل که مردم نارضایتی ندارند، بلکه، چون عموما امکان اعتراض خیابانی فراهم نیست. در این شرایط طومار آنلاین به شهروندان این امکان را می‌دهد که بدون حضور فیزیکی، اعتراض خود را ثبت کنند.

اما پرسش کلیدی اینجاست: آیا این مدل از اعتراض واقعاً اثرگذار است یا تنها به تخلیه روانی محدود می‌شود؟

تجربه سال‌های گذشته نشان می‌دهد بخش بزرگی از این کارزار‌ها به تغییر رسمی منجر نشده‌اند؛ این، اما به معنی بی‌اثری نیست چرا که کلید زدن هر کارزار پیش از هر چیز به معنی مستندسازی نارضایتی است. بدیهی است که وقتی هزاران امضا ذیل یک مطالبه جمع می‌شود، دیگر نمی‌توان مدعی شد چنین مسئله‌ای وجود ندارد.

تقابل دو جهان؛ رسانه رسمی و افکار عمومی

ماجرای اخیر، یک تقابل نمادین میان دو جهان است. جهان رسانه رسمی که خود را مرجع تعریف ارزش‌ها و هنجار‌ها می‌داند، و جهان شبکه‌های اجتماعی که به مردم امکان داده روایت موازی خودشان را بسازند.

تلویزیون رسمی رقص آذربایجانی را از فرهنگ مردم منطقه حذف می‌کند، اما مردم نشان می‌دهند که به این فرهنگ علاقه دارند و پای آن ایستاده‌اند.

کارزار مربوط به آذربایجان شرقی دقیقاً در همین نقطه اهمیت پیدا می‌کند؛ مساله دیگر رقص آذربایجانی نیست؛ مساله مرجعیت فرهنگی است.

چرا مسئولان نسبت به کارزار‌ها حساس هستند؟

دلیل حساسیت نهاد‌های رسمی به این پویش‌ها روشن است: کارزار‌ها بدون واسطه، بدون رسانه رسمی و بدون نظارت ساختاری شکل می‌گیرند. آنها افکار عمومی خام را نشان می‌دهند؛ چیزی که همیشه قابل مدیریت نیست. بر همین اساس حتی اگر این کمپین خاص به برکناری یک مدیر منجر نشود، پیام آن باقی خواهد ماند و نشان می‌دهد که جامعه امروز ایران، خاموش نیست؛ فقط شکل فریادش تغییر کرده است.

آینده کارزارها؛ جانشین خیابان یا سایه‌ای از اعتراض؟

واقعیت این است که کارزار‌های آنلاین نه جای خیابان را گرفته‌اند و نه بی‌اثرند. آنها به «آرشیو نارضایتی» تبدیل شده‌اند؛ آرشیوی که روزی می‌تواند به داده‌های مهم اجتماعی و سیاسی بدل شود.

کارزار مربوط به صداوسیمای آذربایجان شرقی، یک نمونه روشن از این روند است؛ نمونه‌ای از جامعه‌ای که راه‌های رسمی پاسخ‌گویی برایش بسته شده و ناچار است در زمین دیجیتال بجنگد.

این کارزار، فقط مطالبه استعفای یک مدیر نیست؛ بیانیه‌ای نسلی است که نمی‌خواهد هویت‌اش از بالا دیکته شود. از همین رو، اهمیت آن فراتر از یک مطالبه اداری است و به قلب دعوای قدرت و جامعه گره خورده است.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات شما